در میانه آتش، گل میروید: روایت همدلی این روزهای ایران
محمد فیروزیان :در روزهایی که صدای آژیر خطر در برخی شهرها پیچید و سایه تجاوزات رژیم صهیونیستی بر آسمان ایران افتاد، صحنهای که بیش از هر چیز جلب توجه کرد، نه ترس و وحشت بود، نه آشوب و تفرقه، بلکه موج بیسابقهای از همدلی، ایثار و روح ملی بود که در کوچهها، پناهگاهها، بیمارستانها و حتی فضای مجازی ایران جریان یافت.
وقتی پناهگاهها خانه امید شدند
با آغاز حملات پراکنده و تهدیدات اسرائیل علیه ایران، در برخی مناطق مردم برای دقایقی کوتاه به پناهگاهها یا مکانهای امن رفتند. اما چیزی که در همان لحظات به چشم آمد، نه فقط اضطراب بلکه مهربانی بود. در شیراز، خانوادهای که غذای مختصر خود را با چند فرد غریبه در پناهگاه تقسیم کرد؛ در تبریز، مردی که ماسک کودک خود را در لحظه اضطرار به مادری دیگر داد که هیچ نداشت. تهران، اصفهان، ارومیه… همه شاهد داستانهایی کوچک و درخشان از نوعدوستی بودند.
جوانانی که پیک محبت شدند
در تهران، گروهی از جوانان با راهاندازی پویشی به نام «دستهای بیمرز»، شبانه به منازل سالمندان تنها سر زدند، برایشان غذا، دارو و اخبار درست آوردند و روحیه دادند. در مشهد، بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی در کمتر از ۴۸ ساعت بیش از ۵ هزار بسته غذایی و بهداشتی برای مناطق آسیبدیده آماده کرد.
شبکههای اجتماعی؛ از میدان جدل تا میدان جهاد
جالب اینجاست که حتی فضای پرتنش شبکههای اجتماعی نیز در این روزها جلوهای متفاوت یافت. کاربران بهجای تخریب و تنش، شروع به اشتراکگذاری اطلاعات مفید، اعلام نیازها، لوکیشن داروخانههای شبانهروزی، راهنمای سلامت روان و حتی خاطرات مهربانی کردند. هشتگهایی مانند #ایران_قوی، #در_کنار_هم و #دل_های_بیمرز در صدر ترندها قرار گرفتند.
کادر درمان، آرام اما آماده
در بیمارستانهای تهران، قم، و رشت، پزشکان و پرستارانی که خود خانواده در مناطق پرخطر داشتند، از مرخصی خود صرفنظر کردند. برخی پرستاران شبانهروزی در بیمارستان ماندند تا هم در صورت بروز بحران آماده باشند و هم به بیماران روحیه دهند. همانطور که در کرونا ایستادند، اینبار هم نگذاشتند ترس بر فضا غلبه کند.
مساجد و هیئات، پناهگاه امن دلها
در اصفهان و زنجان، بسیاری از مساجد و حسینیهها شبانه درهای خود را باز کردند. برخی برای اسکان اضطراری، برخی برای پذیرایی و توزیع غذا، برخی فقط برای اینکه کسی اگر نیاز به دعا و آرامش داشت، جایی برای رفتن داشته باشد. طلبههای جوان، در کنار مردم ایستادند، گوشی به دست، پاسخگوی سوالات شرعی، روحی، و حتی درمانی بودند.
در خط مقدم فضای مجازی: جنگ امید با ترس
در برابر امواج اخبار جعلی و شایعاتِ گستردهی منتشرشده از سوی رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی، هزاران کاربر ایرانی با انتشار روایتهای میدانی، پاسخهای کارشناسی و تصویرهایی از مهربانی و همراهی، جنگ رسانهای را به نفع مردم تغییر دادند. برخلاف آنچه دشمنان میخواستند، این مردم از هم فاصله نگرفتند؛ به هم نزدیکتر شدند.
وقتی «جنگ» نیامده، «مردم» صف ایثار میبندند…
رژیم صهیونیستی گمان میکرد با تهدید و حمله، ملت ایران را به انزوا، ترس یا تفرقه خواهد کشاند؛ اما اتفاقی که افتاد، برخلاف تمام محاسبات سیاسی و امنیتی بود. ایرانیها در سختترین ساعات، زیباترین جلوههای اخلاق، ایمان و انسانیت را نشان دادند.
از پدری که ماسکهای اضطراریاش را بین کودکان دیگر تقسیم کرد، تا دختری که در حیاط خانهشان ایستاد و شعار «ما هستیم» را با نور گوشیاش به آسمان فرستاد. اینها فقط خبر نیستند؛ اینها تاریخاند.
آری مهربانی این روزهای ایران، فقط واکنشی به تهدید نیست؛ اعلام موجودیت مردمی است که از دل سختیها، معنای واقعی “ملت” بودن را فهمیدهاند. اسرائیل و دشمنان این سرزمین اگر چیزی را درست متوجه شده باشند، این است:
در ایران، حتی در سایه جنگ، زندگی و محبت جاریست.